امان ازهجربی پایان مهدی"غروب هرشب وهجران مهدی"امان ازآن زمانی که بیفتد"بروی نامه ام چشمان مهدی"دلش میگیردوباچشم گریان"بگویداین هم ازیاران مهدی
اللهم عجل لولیک الفرج
***************************
فرمانده عشاق دل آگاه حسین است
بیراهه مرو ساده ترین راه حسین است
ازمردم گمراه جهان راه مجویید
نزدیک ترین راه به الله حسین است
**************************
امان ازهجربی پایان مهدی"غروب هرشب وهجران مهدی"امان ازآن زمانی که بیفتد"بروی نامه ام چشمان مهدی"دلش میگیردوباچشم گریان"بگویداین هم ازیاران مهدی
اللهم عجل لولیک الفرج
*************************
فرمانده عشاق دل آگاه حسین است
بیراهه مرو ساده ترین راه حسین است
ازمردم گمراه جهان راه مجویید
نزدیک ترین راه به الله حسین است
*************************
گفتمش نقاش را نقشی بکش از زندگی / با قلم نقش حبابی بر لب دریا کشید. / گفتمش تصویری از لیلی و مجنون را بکش/ عکس حیدر در کنار حضرت زهرا کشید./ گفتمش بر روی کاغذ عشق را تصویر کن / در بیابان بلا تصویری از سقا کشید/ گفتمش سختی و درد و آه گشته حاصلم / گریه کرد آهی کشید و زینب کبری کشید
**************************
ما در ره عشق نقض پیمان نکنیم??گر جان طلبد دریغ از جان نکنیم??دنیا اگر از یزید لبریز شود??ما پشت به سالار شهیدان نکنیم??
***************************
ابروی حسین به کهکشان می ارزد. یک موی حسین بردوجهان می ارزد گفتم که بگوبهشت راقیمت چیست گفتاکه حسین بیش ازآن می ارزد
*************************
نام من سرباز کوی عترت است/دوره آموزشی ام هیئت است
پــادگــانم چــادری شــد وصــله دار/سر درش عکس علی با ذوالفقار
ارتش حیــدر محــل خدمتم/بهر جانبازی پی هر فرصتم
*کربلا لبریز عطر یاس شد. . . .نوبت جانبازی عباس شد
*دیباچه ی عشق و عاشقی باز شود . . . دلها همه آماده ی پرواز شود
با بوی محرم الحرام تو حسین . . . ایام عزا و غصه آغاز شود
*محرم آمد و ماه عزا شد . . . مه جانبازی خون خدا شد
جوانمردان عالم را بگویید . . . دوباره شور عاشوار به پا شد
*نازم آن آموزگاری را که در یک نصف روز . . . دانشآموزان عالم را همه دانا کند
ابتدا قانون آزادی نویسد بر زمین . . . بعد از آن با خون هفتاد و دو تن امضا کند
*دل را اگر از حسین بگیرم چه کنم . . . بی عشق حسین اگر بمیرم چه کنم
فردا که کسی را به کسی کاری نیست . . . دامان حسین اگر نگیرم چه کنم
*گویند که در روز قیامت علمدار شفاعت زهراست . . . علم فاطمه دست قلم عباس است
*هر دم به گوشم میرسد ، آوای زنگ قافله . . . این قافله تا کربلا دیگر ندارد فاصله
یک زن میان محملی،اندر غم و تاب و تب است . . . این زن صدایش آشناست،ای وای من این زینب است
*دانی از چه رو گاه گاه آید زلزله . . . چون زمین هم میکند با نام زینب هلهله
دانی از چه رو گاه گاه توفان میشود . . . صحنه جنگیدن عباس اکران میشود
*پرسیدم از هلال چرا قامتت خم است . . . آهی کشید و گفت ماه محرم است
*باز محرم رسید، ماه عزای حسین . . . سینهی ما میشود، کرب و بلای حسین
کاش که ترکم شود غفلت و جرم و گناه . . . تا که بگیرم صفا، من ز صفای حسین
*کاش بودیم آن زمان کاری کنیم . . . از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم . . . در رکاب تو فدایی می شدیم
*فرشتهها از امشب صبوی غم مینوشن . . . دوباره اهل جنت پیرهن سیاه میپوشن
*عالم همه قطره اند و دریاست حسین . . . خوبان همه بنده اند و مولاست حسین
ترسم که کند شفاعت از قاتل خویش . . . از بس که کَرَم دارد و آقاست حسین
نقش سردوشی من یا فاطمه است/قمقمه ام پر ز آب علقمه است
رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است/زینب آن را دوخته پس مشکی است
اسـم رمز حمله ام یاس علــی/افسر مافوقم عباس علی(ع)